شناخت امروزی از اوستا و محتوی آن تا حد زیادی مرهون تلاش های مسشترقین غربی در بازشناسی زبان اوستایی است.هرچند در گذشته در ابتدای دوران اسلامی نیز پژوهشهای عمده ای در این زمینه از سوی برخی دانشمندان مانند ابوریحان بیرونی و شهرستانی و ابن ندیم صورت گرفته بود اما پژوهشهای روشنگر از حدود قرن هجدهم آغاز شد.جایی که آنکتیل دوپرون درسال۱۷۵۵ تصمیم گرفت از فرانسه سفری به شرق را آغاز کند تا ببیند آیا هنوز کسی بر این دین باقی مانده است یا خیر.آشنایی او البته از پژوهشهایی بود که پیشتر در این زمینه انجام شدهبود مانند پژوهشهای توماس هاید و بریسون و بر اثر انتشار کتب آنها او سفر شرق خود را آغاز نمود.او در شهر سورات هندوستان که عمدتا پارسی نشین بود میهمان دستور داراب از علمای زردشتی بود و همانجا دست نویس اوستای خود را نوشت و با خود به آکسفورد لندن برد.پس از آن موجی از اوستاشناسی در دانشگاههای اروپا راه افتاد و بدنبال آن اشخاصی مانند دارمستتر و بارتولومه تحقیقات اصلی را انجام دادند. هرچند آثار آنها نیز بیاشکال نبود اما تا حد زیادی موجب روشن شدن ماهیت زبان اوستایی شد. در ایران نیز پژوهش در این زمینه با ابراهیم پورداوود آغاز شد.
منبع : ویکی پدیا