<<تاریخ فراموش شده ایران>>

تاریخ ما حکایت طولانی انسان هاست

<<تاریخ فراموش شده ایران>>

تاریخ ما حکایت طولانی انسان هاست

پایان و میراث امپراتور

مرگ کوروش در سال سی‌ام سلطنت او در حدود سال ۵۲۹ پیش از میلاد اتفاق افتاده اما روایات مختلفی درباره آن وجود دارد. نمی‌توان با قاطعیت گفت عمر کسی که همه زندگی‌اش را در جنگ و کشورگشایی سپری کرد، چه‌طور سر آمد.

روایت‌هایی حکایت از مرگ طبیعی او دارد. اما برخی از جمله هرودوت، تاریخ‌نگار باستانی، می‌گویند که او در یکی از سخت‌ترین نبردهایش در جنگ با ماساگات‌ها در شمال شرقی ایران کشته شد. اما اگر چنین باشد، باز آوردن جسد کوروش به پاسارگاد توسط سپاه شکست‌خورده‌اش، بعید به نظر می‌رسد.

املی کورت می‌گوید: "این روایت که کوروش در جنگ کشته شده، قطعا قهرمانانه‌تر از آن است که او در بستر بیماری مرده باشد. اما اصل این موضوع که کوروش چگونه مرد، برای ما روشن نیست."

ژوزف ویزهوفر، استاد تاریخ باستان، درباره شخصیت کوروش می‌گوید: "کوروش حتما شخصیتی خیلی کاریزماتیک داشته است. اگر جز این بود، نمی‌توانست این‌همه سرباز و پیرو برای خود جمع کند. به‌هرحال او توانست پارس را از کشوری کوچک به یک امپراتوری قدرتمند تبدیل کند. اما قدرت نظامی برای چنین کاری کافی نبوده است. کوروش این توانایی را داشت که مردم را در دورترین نقاط کشورش و در مجاورت دشمنان و حتی مردم کشورهای دشمن را نیز با خود همراه کند."

تورج دریایی نیز در ستایش از میراث کوروش، بر این نکته دست می‌گذارد که یونانیان در همان حال که در جنگ با ایرانیان بودند، از او به نیکی یاد کرده‌اند.

فارغ از این‌که این خصایل چه‌قدر واقعیت تاریخی داشته باشند، می‌توان او را تجلی نمادین یک ابر مرد از دیدگاه ایرانیان دانست. پادشاهی که با وجود قدرت عظیمش، مهربان و بخشنده است.

یک استوانه گِلی


کوروش همان اندازه که امروز به خاطر وسعت امپراتوری‌اش شناخته می‌شود، با استوانه‌ای گلی که به جا گذاشته نیز معروف است. آن‌چه کوروش چه از روی سیاست‌ورزی و چه صادقانه روی منشورش نوشته، اولین سند حقوق بشر در تاریخ جهان خوانده شده است و از مهم‌ترین آثار تاریخی ایرانیان شمرده می‌شود.

در این منشور، بر مشروعیت پادشاهی کوروش و احترام او به مذهب و سنت‌های بابل تاکید شده است. کوروش در این منشور می‌گوید به سربازانش دستور داده تا کسی را نکشند و صلح‌جو باشند.

وستا سرخوش کرتیس، از متصدیان موزه بریتانیاست که این اثر تاریخی در آن‌جا نگه‌داری می‌شود. او درباره این اثر تاریخی می‌گوید: "قسمت اول این منشور درباره بابل در زمان پیش از کوروش است. قسمت دوم آن از زبان خود کوروش است که خیلی اهمیت دارد. از زبان خود کوروش می‌شنویم که چه‌طور به سربازانش دستور داده است سلاح های خود را کنار بگذارند و کسی را نکشند."

این مورخ می‌گوید طبق منشور کوروش، او به مردم تحت حکومت خود این آزادی را داد که سنت منطقه خود را دنبال کنند، خدایانی را که به‌شان عقیده داشتند بپرستند، و پرستش‌گاه‌های خود را داشته باشند.

ادامه مطلب ...

فتح بابل

کوروش در سال ۵۳۹ پیش از میلاد به بابل که قدرتی بزرگ در آسیای غربی بود، حمله کرد و آن را نیز به تصرف در آورد.

درباره نحوه این پیروزی، دو روایت مختلف وجود دارد. یک افسانه یونانی در این باره می‌گوید سپاهیان کوروش با تغییر دادن مسیر رود فرات و هدایت آن به یک خندق، عمق آب را کم کردند و توانستند با عبور شبانه از این رود، بابل را فتح کنند.

محمد داندمایف، مورخ روس، با این روایت مخالف است و می‌گوید: "نه؛ کوروش مسیر رودخانه را عوض نکرد. این فقط یک افسانه است. او بابل را با قدرت نظامی، درک صحیح سیاسی و نقشه‌ریختن فتح کرد. ماجرای رودخانه فقط یک داستان است که یونانی‌ها ساخته‌اند."

املی کورت اهمیت‌پیداکردن این روایت را نمونه‌ای برای این می‌داند که یک افسانه تاریخی چه‌قدر می‌تواند در مقابل یک واقعیت تاریخی ِ بی‌آب‌و تاب، پر رنگ شود.

ژوزف ویزهوفر نیز از روایت یونانی در این باره استقبال نمی‌کند. این استاد دانشگاه کیل آلمان، روایت شرقی این پیروزی را معتبرتر می‌شمرد.

او می‌گوید: "ترجیح می‌دهم در این باره به باورهای ایرانی معتقد بمانم که می‌گوید گروه‌هایی از مردم ِ آن‌جا که البته روحانیون بابل در میان آنها نبودند، با کوروش همراهی کردند یا در مقابل نبونیدوس، شاه بابل، ایستادند. احتمالا همین عامل باعث شد فتح بدون خشونت این شهر برای کوروش و سپاهش ممکن شود."

حکمرانی به شیوه کوروش

در دولت تازه‌ای که کوروش تشکیل داد، اشراف و نخبگان ماد و هخامنشی را با هم به خدمت گرفت. در این حکومت، هر اقلیمی فرمانروایی محلی داشت که آن را نمایندگی می‌کرد. به گفته مورخان، کوروش الگویی برای کشورداری پایه گذاشت که در سده‌های متمادی توسط هخامنشیان، یونانیان، و رومیان به کار گرفته شد. هرچند وسعت امپراتوری هیچ‌کدام به بزرگی کوروش نبود. محمد داندمایف، یکی از سرشناس‌ترین مورخان معاصر روس، تحقیقات زیادی درباره نفوذ سیاسی و نظامی کوروش انجام داده است. او می‌گوید: "کوروش به قدرت نظامی برتر در منطقه تبدیل شد. چیزی که سابقه نداشت. از قدرت نظامی و بینش سیاسی او می‌شد پیش‌بینی کرد که قدرتش بر منطقه چیره می‌شود."

ادامه مطلب ...

کوروش

کوروش از نام‌آورترین شاهان تاریخ ایران و بنیان‌گذار سلسله هخامنشی را به القاب مختلف خوانده‌اند: کوروش کبیر، پدر پارسی‌ها، برگزیده مردوک کهن‌ترین خدای بابل، فرستاده یهوه، فاتح بزرگ.

او خود در منشور گلی‌اش نوشته است: من‌ام کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه چهار گوشه جهان. این منشور می‌گوید: کوروش به دادگری و راستی، شبانی کرد. مردوک، سرور بزرگ که پرونده مردمانش است، به کارهای نیک او و دل راستینش به شادی می‌نگریست.
طبق گزارش‌های تاریخی، کوروش به مدت سی سال از سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر ایران فرمان‌روایی کرد و مرزهای تحت امرش را بیش از هر حاکم دیگری گسترش داد.

جزئیاتی از زندگی کوروش تا پیش از پادشاهی‌اش در دست نیست. مورخان یونانی افسانه‌ای نقل می‌کنند که بر اساس آن پدربزرگ مادری او آستیاگ خواب می‌بیند که کوروش، بزرگ می‌شود و علیه او قیام می‌کند و تاج و تخت را از او می‌گیرد.

ادامه مطلب ...