<<تاریخ فراموش شده ایران>>

تاریخ ما حکایت طولانی انسان هاست

<<تاریخ فراموش شده ایران>>

تاریخ ما حکایت طولانی انسان هاست

مختصری در مورد کریم خان زند

جنگ خارجی 

تنها جنگ دوران فرمانروایی کریم‌خان، جنگ بصره  و ستاندن این شهر از عثمانیان بود. او در این جنگ به دلیل بدرفتاری‌ها و اخاذی از بازرگانان ایرانی توسط حاکم بصره درگیر شد. در زمان او بندر بوشهر مرکز تجارت و داد و ستد شد. کریم خان از انگلیسی‌ها دل خوشی نداشت و همیشه می‌گفت که انگلیسی‌ها می‌خواهند ایران را مانند هند کنند؛ بنابراین با دیگر کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و هلند به امور بازرگانی می‌پرداخت.

سرلشکری 

کریم خان زند در نبرد‌های زیر فرماندهی سپاه را خود بر عهده داشت:

نبرد کریم خان زند با آزاد خان افغان

سرکوبی شورش‌ها 

در زمان کریم‌خان چند آشوب از جمله طغیان میرمهنا دزددریایی معروف خلیج فارس و شورش حسینقلی خان جهانسوز رخ داد اما در کل در زمان او مردم ایران روی آرامش دیدند.

پایتخت کریم‌خانی 

کریم‌خان زند شهر شیراز را پایتخت خود ساخت و بناهای بسیار زیبایی از خود در این شهر به یادگار گذاشت که از آن جمله می‌توان به حمام وکیل، بازار وکیل ، ارگ کریم خان و مسجد وکیل اشاره کرد.

مرگ کریم‌خان و نسل او 

کریم‌خان در ۱۱۹۳ هجری قمری (۱۷۹۹ میلادی) درگذشت. فرزندان او هفت تن، چهار پسر و سه دختر بودند. پس از مرگش زکی خان  به فرمانروایی رسید. وی در موزه پارس یا عمارت فرنگی واقع در روبروی زندان کریم خانی (ارگ کریم خانی) ضلع جنوبی مجاور حیاط هنرستان صنعتی نمازی شیراز به خاک سپرده شده‌است.


منبع : ویکی پدیا

سیاست داخلی کریم خان زند

پست‌های کریم‌خان زند

  • ایل خان
  • سرلشکر
  • وکیل الرعایا


سیاست داخلی

او را نیکوترین فرمانروا پس از حمله اعراب به ایران دانسته‌اند. کریم‌خان از طایفه زند بود. پدرش «ایناق خان» نام داشت و رئیس ایل بود. کریم خان در آغاز یکی از سربازان سپاه نادر شاه افشار بود که پس از مرگ نادر به ایلش پیوست. کم کم با سود بردن از جو به هم ریخته پس از مرگ نادر کریم‌خان نیرویی به هم زد و پس از چندی با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح خان و علیمردان خان ائتلافی فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان صفوی می‌دانستند، به نام ابوتراب میرزا را به شاهی برگزیدند. در این اتحاد علیمردان خان نایب‌السلطنه بود و ابوالفتح خان حاکم اصفهان و کریم‌خان نیز سردسته سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان خان، ابوالفتح‌خان را کشت و بر دیگر همراهش کریم‌خان هم شورید ولی سرانجام پیروزی با کریم‌خان بود. چندی هم با محمد حسن خان قاجار دیگر مدعی پادشاهی ایران درگیر بود که سرانجام سربازانش محمد حسن خان را در حالی که رو به گریز بود کشتند. او بازمانده افغانهای شورشی را نیز یا تار و مار کرد و یا آرام نمود. سر انجام با لقب وکیل الرعایا (نماینده مردم) در 1750 به فرمانروایی بخش بزرگی از ایران به جز خراسان  رسید که آن را به احترام نادرشاه در دست نوه او شاهرخ شاه باقی گذاشت.

کریم‌خان هوشمند و باتدبیر بود و به آرامش و رفاه مردم اهمیت می‌داد و به دانشمندان ارج می‌گذاشت. وی کارخانه‌های چینی‌سازی و شیشه‌گری در ایران احداث کرد. صنایع و بازرگانی در دوره وی رونق فراوان یافت. با این وجود غربیان وی را «پادشاهی بزرگ» نمی‌دانستند چرا که در دورهٔ زمامداری او به‌بیگانگان امتیازی داده نشد؛ البته او خود نیز چنین ادعایی نداشت و خود را وکیل الرعایا می‌خواند. کریم‌خان با توجه به پیشه‌اش که سرپرستی ایل بود از نزدیک با مشکلات مردم آشنا بود و سپس سپاهی‌گری آن هم در ارتش نادری، که درگیر جنگهای پیاپی بود به او نشان داد که بار جنگ‌های پیاپی به دوش خراج مردم است؛ پس، بیشتر آرامش و درگیر نکردن کشور در درگیری‌ها را می‌پسندید تا مبادا آشوب و یا جنگی به کشور و مردم آسیب برساند.

منبع : ویکی پدیا

وکیل الرعایا(کریم خان زند)

کریم‌خان زَند (زادهٔ ۱۱۱۹ ه.ق در روستای پری از توابع بخش زند ملایر- درگذشتهٔ ۱۱۹۳ ه‍.ق در شیراز) فرمانروای ایران از ۱۱۷۹ تا ۱۱۹۳ ه.ق و بنیان‌گذار دودمان زندیه بود. وی در دوران اوج حکومت خود تقریباً بر تمام ایران حکومت می‌کرد اما از تاج‌گذاری خودداری و خود را وکیل الرعایامی‌خواند. وی پیش از به قدرت رسیدن رئیس طایفه زند و از فرماندهان سپاه نادرشاه بود. حکومت او دوره‌ای آرام در تاریخ ایران به شمار می‌رود. وی اجازه داد تا بعضی از اقوام ساکن شمال ایران مستقل از حکومت باقی بمانند و یکی از همان‌ها به نام طایفه قاجار با شکست لطف علی خان زند دودمان زندیه را برانداختند.

کریم‌خان توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخش‌های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادق خان، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه.ق. بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود، بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

پس از ساسانیان و دستیابی عرب به ایران و پس از فروپاشی آل بویه کریم خان از طایفه زند نخستین ایرانی بود که پس ازترک ها (اعم ازایرانی و غیر ایرانی)، ترکمن و مغول در سراسر ایران فرمانروائی کرد.

منبع : ویکی پدیا

یادگاری از کوروش کبیر

ایستاده بمیرید بهتر است تا روی زانوانتان زندگی کنید


امضاء : بابره

یادداشت

با درود بر تمامی دوستان گرامی

آنهایی که علاقمند به مطالعه در مورد کوروش کبیر , منشور کوروش و سایر مطالب مرتبط با کوروش می باشند به آدرسهای زیر مراجعه نمایند:


1 - درباره کوروش کبیر : موضوعات - تاریخ سازان

2 - درباره منشور کوروش کبیر : موضوعات - تاریخ ایران پیش از اسلام - هخامنشیان - منشور حقوق بشر کوروش

3 - درباره هخامنشیان : موضوعات - تاریخ ایران پیش از اسلام - هخامنشیان


امضاء : بابره

امروز روزی دگر است

با درود بی کران بر روح مردان و زنان پاک دیار ایران زمین و با آرزوی سربلندی و سرافرازی برای تمامی دوست داران سرزمین مادری که هم دین و هم ایمان ما , هم عهد و هم پیمان ما , هم شعر و هم سامان ما در نام ایران خفته است.امروز سالروز میلاد  شخصی است که تمام جهان به وجودش می بالد و تمامی مردمان دنیا آرزوی این را دارند که کاش وی جزئی از تاریخ آنها بود که مرد بود و مردانه زیست و مردانه دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.او شاید تنها کسی بود که در آن روزگاران کهن هیچگاه اسیر جلای قدرت نشد و پایه های قدرت خود را بر مبنای ظلم و فجور بنا نکرد , در هیچ گذرگاهی عابری را نیازرد و بنده گان خداوند را نه بنده گان خویش که بنده گان پروردگار دید و حقوق بشر را نه مانند سیاستمداران امروز جهان که فقط در شعار محترم می دارند, در تمامی مراحل زندگی خویش با تمام وجود محترم شمرد و بدان به معنای واقعی کلام عمل کرد.او تنها کسی بود که تخت شاهی را از روی دوش مردمان برداشت و در کنار آنها و قدم به قدم آنها انسانیت را برایشان معنی کرد.چنان که وقتی سرزمینی را فتح می کرد مردمانش خداوند را شاکر می شدند که عدالت به سرزمین آنها هم رسیده و روی خوش زندگی به آنها خندیده است.کوروش کبیر پادشاهی بود بی ریا و تمامی دغدغه های صادقانه او در تلاش برای انتشار عدالت و مهرورزی به جهانیان خلاصه می شد.شاید تنها پادشاهی بود که در تمامی کتب آسمانی به نحوی از او یاد شده.زیرا بنده مقبول خداوند بود و تمامی ده فرمان پروردگار خویش را با گوش جان و تن شنید و بدانها عمل کرد.همانگونه که در تاریخ مان شاهان ظالم و بی شرم را می شناسیم و از آنها به زشتی یاد می کنیم آرزومندم که از کوروش و تمامی شاهان عادل هم به نیکی یاد کنیم و آنها را به عنوان سرمایه های واقعی مان به جهانیان بشناسانیم(گر چه جهانیان بیش از ما از کوروش می دانند).تنها راه ما برای اعتلاء و پیشرفت, تکیه بر داشته هایمان است,تنها با میراث کهن خود و با بهره گیری از تجارب گرانبهای ایران زمین است که خواهیم توانست در جهان بی رحم امروز فرهنگ اصیل و باشکوه خود را نجات داده و از آن برای سرافرازی خاک پاکمان بهره جوییم.با فراموش کردن گذشته خویش فقط و فقط به خودمان ظلم می کنیم و اسیر فرهنگ های هر چند محترم اما به نسبت کم رمق تر شرق و غرب می شویم و داشته هایمان را از بیگانگان می آموزیم به شکلی حقیرتر و بی مقدارتر.باشد که در این روزگاران سراسر رنج و محنت که شرق و غرب و شمال و جنوب این کره خاکی سراسر گرفتار جنگ بین فقیر و غنی است با بهره گیری از تاریخ فراموش شده مان بذر صلح و آشتی و  مردانگی و مروت را که یادگار پدرانمان همچون کوروش است در خاک خسته جهان پاشیده و دنیا را از این نامردمی برهانیم.

امضاء : بابره

سالروز کوروش کبیر

امروز 7 آبان سالروز جهانی بزرگداشت 

کوروش کبیر

, بنیانگذار عدالت و مردانگی است.



شاید نام تو را از کتابهای مدارس حذف نمایند ولی این را بدان که "افتخار ما به تو بی انتهاست"


امضاء : بابره