براساس دادههای متون دینی مزدیسنا جهان میدان نبرد میان نیروهای خیر و شر است که مردمان و راست اندیشان میبایست با گرایش به دین و اندیشه ی نیک، گفتار نیک، کردار نیک خیر را در پیروزی برابر شر یاری رسانی کنند.این شیوهٔ تفکر در عقاید هندی نیز بچشم میخورد اما تفاوت اندیشه زردشتی با آن در این عنوان شده که در دین زردشت زندگی و حیات و کار و تلاش نکوهش نشده و بر اساس گفتار زرتشت در گاهان والاترین مردم کسی میتواند باشد که در پیشرفت مردم و آبادی جهان کوشش بیشتری نماید.براساس این عقاید مرگ و ویرانی منشا شر داشته و تخریب کار روح مخرب یعنی انگره مینوست و از این رو تخریب و غم و سوگواری بیش از حد و کشتار پذیرفتنی نیست.منشا شناخت خیر از شر را اندیشه و وجدان که دئنا آمده دانسته اند.جهان مادی و تن و شادمانی آفریدههای خدا هستند و وظیفهٔ دینی انسان است که از آنها نگاهداری کند و آنها را گسترش دهد و از آنها بهره گیرد. زرتشتیان اعتقاد دارند که در پیروی از این طریق جبری در کار نیست. اختیار برای هر فرد بخشی از اساسی از دین زرتشتی است. گرچه انسان متحد خداست اما همهٔ آدمیان باید میان راستی و دروغ یکی را برگزینند. اعتقاد به سرنوشتی از پیش مقدر شده از دید اخلاقی زرتشتیان نکوهیده است زیرا این کار از عدل و نیکی خدا میکاهد.
آتشکده یزد
نظریه مرگ و بازسازی جهان
حسب گزارش های دینی دیرین در نهایت کار جهان با پیروزی نیکی بر پلیدی به پایان می رسد و در آن زمان فرشگرد یا بازسازی جهان به سبکی که پیش از هجوم اهریمن بوده برقرار میشود.روان مردمان و اعمالشان به بوته ی داوری گذاشته شده و هرکس مطابق با عملی که مرتکب شده پاداش یا تنبیه دریافت میکند.دین زردشت در جهانبینی خود به داوری پایان جهان و زندگی پس از مرگ ایمان دارد چرا که در صورت نفی زندگی پس از مرگ میبایست پیروزی را از آن اهریمن بدانیم.آیین های بیشماری در متون دینی متاخر که پس از گاهان زرتشت نوشته شده، آمدهاست که متشکل از آیینها و مراسم و نیایش ها و فرشتگانیست که به عقیده ی بسیاری از پژوهشگران به دوران پیش از پیدایش زردشت تعلق دارد. در نظر زرتشتیان خدا خیر مطلق است و چون اساساً مخالف بدی است، نمیتواند هیچ گونه ارتباطی با آن داشته باشد و در سراسر تاریخ در ستیز زندگی و مرگ با بدی درگیر است. خدا سرچشمهٔ همهٔ خوبیهاست. شر واقعیت دارد اما نیرویی است که در پی نابودی و فساد و آلودگی است و مرگ و بیماری و فقر و گناه همگی کار شیطان است که در صدد نابودی جهان ایزدی است. خدا وجودی خردگراست و برای هر چه میکند دلیلی دارد. خدا جهان را آفریده است که یاور او در نبرد با شر باشد. جهان میتواند آوردگاه میان خوب و بد باشد اما ذاتاً نیک است و اگر شر آن را تباه نکرده باشد، مشخصات آفرینندهٔ خود را که نظم و هماهنگی است، مینمایاند. انکار بنیان نیک خدایی جهان مادی یکی از بزرگترین گناهانی است که یک زرتشتی میتواند مرتکب شود.
دستورعملهای زندگی
بر اساس آموزههای دینی زرتشتی اگر جهان به خدا تعلق دارد، پس رهبانیت یا زهد و کنارهگیری از آن گناه است. اگر مشخصهٔ خدا آفرینندگی و افزایش بخشی است، پس وظیفهٔ دینی آدمیان کار برای افزایش آفرینش خوب از طریق کشاورزی و پیشهوری و ازدواج است. تجرد گناه است زیرا مانع آفرینش خوب است. سقط جنین و همجنسگرایی نیز گناه به شمار میروند، زیرا این اعمال به گونهای مؤثر مانع تحقق هدف واقعی که همان افزایش آفرینش خوب است، میشوند. انسان از پنج عنصر اما به صورت واحدی تشکیل شده است: روان، جان، فروشی (خود آسمانی او)، وجدان و تن. بنابراین سلامت روانی و جسمی همراه هم هستند. این طرز تفکر که با فشار آوردن به بدن میتوان به پیشرفت معنوی رسید، در دین زرتشتیان مردود شمرده میشود. از آنجا که دنیای مادی به خدا تعلق دارد موفقیت مادی که شرافتمندانه و بدون آزار رسانیدن به دیگران به دست آید و با بخشندگی همراه باشد، کمکی است به پیشرفت معنوی و نه مانعی برای آن. بر خلاف بسیاری از مکاتب اندیشهگرای آیین هندو، دین زرتشتی دارای اخلاق عملی است. تن پروری از آن اهریمن است و کار لازمه زندگانی است.دین زرتشتی بدون کار زندگی را بیهوده و بیفایده میداند.متون دینی اهریمن را عامل گسترش فقر و محنت درجهان می دانند. در روزی از ماه که به خدا اختصاص دارد یعنی روز هرمز، روز اول ماه به مؤمنان اندرز میدهند که «می خور و خوش باش» البته به همان نسبت عیاشی و مستی و هرزگی نیز مذموم است زیرا همه باید تحت فرمان اعتدال آرمانی باشند. انسان که مخلوق بزرگ و متعلق به خداست، هدف خاص حملههای شر است و وظیفهٔ مؤمنان این است که بر این حملهها غلبه یابند.
(( بر تردید و آرزوی نادرست با خرد چیره شوند، بر آز با خرسندی، بر خشم با آرامش، بر رشک با نیکخواهی، بر نیاز با هشیاری، بر ستیز با آشتی، بر دروغزنی با راستی))
اصول دین زردشت
اصول دین زرتشتی شرطهای اصلی خداباوری زرتشتی و دیناور بودن است.هر فرد زرتشتی می بایست در زمان سدرهپوشی با خرد و اندیشه خود به اطمینان به این اصول ایمان آورده باشد و آنرا در طول زندگی مذهبی خود درنظر داشته باشد.اصول دین زردشتی بر نه اصل استوار است که به ترتیب شامل ۱-ایمان به وحدت خدا
۲-ایمان به پیامبری زرتشت
۳-باور به جهان مینوی و عالم معنا
۴-ایمان به نظم و راستی کارجهان(اشا)
۵-باور به جوهر آدمیت
۶-اعتقاد به فروزه های هفت گانه خداوند
۷-اعتقاد به نیکوکاری
۸-اعتقاد به تقدس چهار عنصر آب و باد خاک و آتش
۹-اعتقاد به فرشگرد یا آخرالزمان .
منبع : ویکی پدیا